مو آن دلداده یکتاپرستم
*محمد(ص) در شعر برخی شاعران
جامه سیه کرد کفر نور محمّد رسید
طبل بقـــــا کوفتند ملک مخلّد رسید مولوی
خدایا گر تو سعدی را برانی
شفیع آرد روان مصطفی را
محمّـــــد سید سادات عالم
چراغ و چشم جمله انبیا را سعدی
مو آن دلداده یکتــــــــــــــــا پرستــم
که جام شرک و خود بینی شکستــم
منم طاهـــــــــــــــر که در بزم محبت
محمّــــد را کمینه چاکــــــــــــــرستم بابا طاهر
تب و تاب بتکده ی عجم نرسد به سوز و گداز من
که به یک نـگاه محمّــــــد عربی گرفت حجاز من اقبال لاهوری
سینه ی ما از محمّــد داغ داغ
از دم او کعبه را گل شد چراغ اقبال لاهوری
ماه فروماند از جمال محمّــــــــــد
سرو نباشد به اعتدال محمّــــــــد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمّــــــــد ... سعدی
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمّد بس است و آل محمّد سعدی
محمّدعربی رهنمای درویشی است
من شکسته زبان مدح فقر چون گویم اقبال لاهوری
وزو بر روان محمـّــــــــــد درود
به یارانش بر هر یکی بر فــزود فردوسی
محمّـد شفیع از گناهش بود
تنش چون گلاب مصعــّد بود فردوسی
در ردای محمّــــــــــــدی آویز
کاســمان است احمد مرسل سنایی
محمّــد هست دلدار الهی
گواه پاکی او ماه و ماهی عطار
هر آن کس را که دنیا پیشوا شـد
محمـّـــــد با علی از وی جدا شد عطار