ابیاتی از شاعران سبک هندی
فغان که کوه کن ساده دل نمی داند
که راه در دل خوبان به زور نتوان یافت صائب تبریزی
***
این قدر کز تو دلی چند بود شاد ،بس است
زندگانی به مـــــــــــراد همه کس نتوان کرد صائب تبریزی
***
نیـــــــــــــــازارم زخود هرگز دلی را
که می ترسم در او جای تو باشد نظیری نیشابوری
***
افروختـــن و سوختـــن و جامــــــــه دریـــدن
پروانه زمن ، شمع ز من ، گل زمن آموخت طالب آملی
***
صورت نبست در دل ما کینه ی کسی
آیینه هرچه دیــــد فراموش می کند سلیم تهرانی
***
کوه کن در عاشقی زد تیشه ی خود را به ســـر
من دل دیوانــــــــــــــــه ای دارم که بر پا می زند سلیم تهرانی
***
قانـــــون گردباد بـــــــــــــــود روزگار را
جز خار و خس ، زمانه به بالا نمی برد کلیم کاشانی (همدانی)
***
بی زر نمی توان یافت جا در حریم کعبه
در خانه ی خدا هم مفلس ، مکان ندارد طغرای مشهدی
***
این همه اسباب کز دنیا و عقبی چیده اند
هر چه برداریم غیر از دل، گرانی می کند بیدل دهلوی